جمعه98/1/2

امروز به اتفاق بابا و خاله ها و زندایی و عزیز رفتیم خونه اقا برای عرض تسلیت،اونجا خیلی شلوغ بود و همه ذوق تو رو داشتن،تو برای اولین بار گفتی مامان اونم تو سن پنج ماه و یازده روز،تو بغل خاله ایدا،خیلی ذوق کردیم من و بابا و خاله ها دنیا رو به من دادن از شادی ریش ریش شدم،دنیام فدای تووووو

مخصوصا تو گریه میگفتی ما ما ما،البته وقتی مسافرت نبودیم میگفتی ولی من باور نداشتم که حرف اومدی تا اینکه بقیه تاییدش کردن

خدایا شکرت


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها