چهارشنبه 8/12/1397
دیگه کم کم موهای نوزادیت ریختن و موهای جدید با رنگ جدیدتر رشد کردن ولی یه مقدار از موهای نوزادیت هنوز موندن،که بلندتر از بقیه بود،منم با قیچی مخصوص نوزادان،آروم آروم کوتاهشون کردم،تو هم همش غر میزدی و با تولید صدای های باحال انگاری میگفتی نکنننن مامانگاهیم جیغ میزدی!!! الهی من فدای خودت و موهات بشم پرنسسم،خلاصه یه مقداریش رو وقتی دمر خوابیدی کوتاه کردم یه مقدار دیگشم وقتی تو بغلم خواب بودی،وقتی بابا اومد کلی ذوقت رو میکرد و میگفت واااای واسه دخترم اسفند دود کن چشم نخوره،خیلی ناز شده بودی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها